سحر چه زایی باز؟

ساخت وبلاگ
زهره میگه امیدوار کردن الکی یه جور شکنجه ست. خب زهره همیشه درست میگه! البته به جز مواردی که به من میگه خودخواه و سطحی نگر :/ زهره غلط میکنی جانم :)
هان راستی این لبخندو نگفتم براتون!رواشناسی که جدیدا برای روانکاوی بهش مراجعه کردم معتقده که لبخند من در واقع یه حرکت هوشمندانه از طرف ذهن منه، برای اینکه حسای منو پس بزنه!! برای همینه که در اوج گریه و عصبانیت خنده م میگیره که خب با اینکه یه وقتایی تمایل دارم روانشناس جان رو با تفنگ بکشمش اینو راس میگه!

سر شب به زهره گفتم که دیگه نمیخوام ناامید شم! الان میگم طوری نیست و بازم سعی میکنم یه امیدی از یه گوشه پیدا کنم؛ شاید چون خیلی به ناامید شدن نزدیکم اینو میگم. البته امیدوارم ناامید نشم :)))) [لبخند مذکور]

خلاصه که ببینیم سحر چه زاید باز؛ ایشالا که بازم نوزادش ناامیدی و تاریکی نباشه که دیگه خیلی سخت میشه زنده به گورش کرد! :|

پ ن: از اونجایی که وجدان آیدایی من همیشه بیداره لازمه بگم که زهره راست میگه که من گاهی خودخواه و سطحی نگرم. به طور مثال الان واقعا دلم میخواد فقط کسی که منتظرشم بیاد در حالیکه خیلیا منتظرن که عزیزشون برگرده! اما این خودخواهی هم یه مکانیسم دیگه از ذهن پلید منه. 

پ ن تر: چه پ ن‌ درازی شد!

هیچکس اطاق صورتی را نکشت...
ما را در سایت هیچکس اطاق صورتی را نکشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4premature4 بازدید : 97 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1397 ساعت: 21:19