بی کفایت

ساخت وبلاگ

عشق، دوست داشتن، علاقه داشتن، محبت داشتن، مهر ورزیدن 

هر چیزی که اسمشه 

ته نداره! شاید یه روز از خواب بیدار شی و دیگه تو زندگیت نباشه یا به شکل قبلی نباشه ولی اگه واقعا تموم شده پس چرا با دیدن یه عکس تمام تن آدم یخ میزنه؟ 

آره ته نداره! اما دلیل نمیشه ادامه‌ش بدبم

خودش تداوم خودشو داره... ولی دیگه نباید بهش دامن بزنیم

من دنبال بهونه بودم؟ که به این انتظار پایان بدم؟ آره شاید بودم

به قول خودش من پایدار نبودم؟ آره شاید نبودم

من عاشق نبودم؟ آره شاید نبودم

شاید اصلا همه‌ش یه قصه‌ی رمانتیک و آروم بود... که من خودم برای خودم ساختم

من شهامت قبول کردن اینا رو دارم

ولی ته دلم یکی داد میزنه :

تو کم نذاشتی... تو عاشق بودی... تو عاشق هستی.

ولی همه میدونیم که عشق کافی نیست.

پ ن: قفسه سینه‌م درد میکنه، بغض دارم! حس میکنم یه چیزی تو قفسه سینه م شکسته! یه چیزی که گویا قلب صداش میکنن!

چیزی که اسمش قفس داره به درد بخور از کار درنمیاد!

هیچکس اطاق صورتی را نکشت...
ما را در سایت هیچکس اطاق صورتی را نکشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4premature4 بازدید : 59 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1402 ساعت: 14:43