هراکلیتوس میپرسد

ساخت وبلاگ

فقدان! چقد میتونه ناگهانی بیاد سراغ آدم

چیزی که میاد نبودنه! چه پارادوکسی! نبودن میاد! یا بودن میره!

پدر برادر مادر خواهر! هر بار که کسی عزیزی رو از دست میده لرز به تنم میفته! 

خیلیاشون تا یک ساعت قبل مرگ عزیزشون خیالشون از داشتن و بودنش راحت بوده

ولی یه تلفن، یه صدای زنگ خونه، یه صدا زدن اسم و بعد دیگه هیچی مثل قبل نمیشه

مثل هر ادمی بارها از دست دادن رو تصویرسازی کردم! سناریوهای مختلفی ساختم 

ولی فکر میکنم از دست دادن شبیه هیچ چیزی نیست! حتی شبیه به خودش

من همیشه یکی از بزرگترین دغدغه ها و مشکلاتم ترس از دست دادن بوده و هست و فکر میکنم متاسفانه میمونه

ترسی که شبیه به هیچ ترس دیگه ای نیست! تو ممکنه از ارتفاع بترسی ولی میتونی نری کوه

ممکنه از آب بترسی و میتونی نری سمتش

میتونی از هرچیزی به نحوی که بلدی و ازت برمیاد دوری کنی

حتی میتونی گاهی از مرگ و بیماری فرار کنی

ولی از دست دادن؟نمیشه! 

میگفت هراکلیتوس سوال های خیلی سختی طرح نمیکرده :))) مثلا میگفته:

این همه آدم اومدن و رفتن و میان و میرن که چی بشه؟! 

هیچکس اطاق صورتی را نکشت...
ما را در سایت هیچکس اطاق صورتی را نکشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4premature4 بازدید : 127 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 23:22